روایت عشق و مرگ در فیلم یلدا
به گزارش وبلاگ نام تو، به این نکته هم باید اشاره کرد، جدیدترین ساخته مسعود بخشی تا به امروز در محافل بین المللی مختلفی به نمایش درآمده همچنین این فیلم توانسته جایزه بزرگ هیات داوران جشنواره ساندنس را کسب کند.
تینا جلالی| به تازگی و با بازگشایی سالن های سینما، فیلم یلدا جدیدترین ساخته مسعود بخشی فرصت نمایش در گروه سینمایی هنر و تجربه را پیدا کرده، فیلمی که محصول سال 97 است و در سی وهفتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و موافقان و مخالفان زیادی داشت.
برخی کارشناسان انتخاب روایت قصه در قالب برنامه تلویزیونی را جدید ارزیابی کرده و معتقد بودند این فیلم را به لحاظ طراحی داستان، اجرا و به کارگیری هوشمندانه عنصر تعلیق یک فیلم استاندارد و خوش ساخت می توان به حساب آورد؛ در مقابل عده ای هم دنیا فیلم را قابل ارزیابی ندانستند.
داستان این فیلم قصه زن جوانی است که به دلیل قتل شوهرش به مرگ محکوم شده. او در شب یلدا به استودیوی یک برنامه زنده تلویزیونی می رود تا توسط تنها فرزند مقتول یعنی مونا ضیا بخشیده شود، اما مجموعه اتفاقاتی که در صحنه و پشت صحنه این برنامه روی می دهد، باعث می شود هر دو زن جوان در چالشی جدی برای تصمیم گیری قرار گیرند.
مسعود بخشی درباره انتخاب این سوژه با اشاره به اینکه مساله قتل های خانوادگی و نیز همسرکشی و پفراینده های موجود در این زمینه را مورد مطالعه قرار داده، معتقد است فرم ساده، اما اجرای سخت و به ظاهر سهل و ممتنع داستان در فضای بسته و زمان واقعی درست هم اندازه مفاهیم مطرح در فیلم، مهم است.
به این نکته هم باید اشاره کرد، جدیدترین ساخته مسعود بخشی تا به امروز در محافل بین المللی مختلفی به نمایش درآمده همچنین این فیلم توانسته جایزه بزرگ هیات داوران جشنواره ساندنس را کسب کند. با مسعود بخشی، کارگردان و نویسنده این اثر هنری گفت وگویی انجام دادیم که پیش روی شماست.
بعد از ساخت دو فیلم بلند تهران انار ندارد که سال 1384 ساخته شد و در تابستان 1388 در سینما نمایش داده شد همچنین فیلم یک خانواده محترم که سال ساخت آن به 1390مربوط می شود و با توجه به حواشی که داشت هرگز رنگ پرده سالن های سینما را ندید، شما پیروز شدید فیلم سوم خود با نام یلدا را بسازید. درباره شرایط ساخته شدن سومین فیلم تان کمی برای مان توضیح می دهید؟ فرایند ساخت این فیلم چگونه طی شد؟
فیلمسازی در بیشتر کشور ها کار سخت و پیچیده ای است، اما فکر می کنم در ایران خوشبختانه بسیار راحت و سریع می توان فیلم ساخت.
از چه نظر؟
به آمار فیلم ها و فیلمسازان جدید و جریان سیال و پرشتاب تولید فیلم و سریال نگاه کنید. البته کیفیت این فیلم ها، اهداف ساخت و نیز سرنوشت شان در پخش و نمایش همانند منابع سرمایه یا سوابق هنری سازندگان شان چندان واضح و شفاف نیست.
متاسفانه اینجانب فاقد استعداد و فرصت یابی لازم برای همراهی با این جریان سیال هستم و به ناچار زمانی بسیار طولانی درگیر یک فیلم می شوم. بنابراین ساخت و نمایش فیلم یلدا هم مانند دو کار قبلی من طولانی و سخت بود که البته به همان ناتوانی من در جوش خوردن به جریان سیال ارتباط دارد.
وقتی به موضوع فیلم یلدا نگاه می کنیم، می بینیم اساسا سوژه کاملا متفاوتی نسبت به یک خانواده محترم انتخاب کردید. گویا داستان این پفراینده را از اتفاقات واقعی برداشت کردید؟
بله، در این سال ها خوشبختانه وقت زیاد داشتم و مساله قتل های خانوادگی و نیز همسرکشی و پفراینده های موجود در این زمینه را مطالعه می کردم و وجود این جنایات در سرزمینی که مدام از اخلاق و نوعدوستی دم می زنند، برایم عجیب و دور از باور بود.
اخیرا با فیلمسازی مصاحبه کرده بودم که تعریف می کرد، سوژه جدیدی برای روایت در دنیا پیدا نمی شود و تنها نگاه نو فیلمساز است که به سوژه طراوت و تازگی می بخشید. نظر شما در این باره چیست؟ البته با در نظر دریافت این نکته که سوژه فیلم تان جدید است.
تکرار کردن موضوعی مهم و بزرگ از اهمیت آن نمی کاهد و طبیعی است که سبک و نگاه تازه در هنر، زوایای جدید موضوعات را نشان می دهد. تا نوع بشر زنده است، عشق و مرگ، موضوع اصلی تمامی درام های بزرگ بوده و خواهند بود.
به ویژه این گونه اتفاقات و قتل ها که در ذات خود با پیچیدگی ها و مسائل جدی و عمیق تری در جامعه مرتبطند و حتی با بخشش یا قصاص یک فرد تمام نمی شوند و عواقب و تاثیرات درازمدتی روی افکار عمومی دارند.
از آنجایی که موضوع قتل در ذات خود با توجه همراه است و جذابیت زیادی برای مخاطب ایجاد می کند، اما از طرفی اینکه قاتل یک پفراینده زن باشد، ابعاد تازه ای پیدا می کند. ابعاد تازه از این جهت که چه انگیزه و عاملی باعث می شود، زنی توانایی قتل همسرش را پیدا کند؟
معتقدم باید بیشتر و دقیق تر پفراینده های همسرکشی را مطالعه کنید تا پیچیدگی عوامل ریز و درشت و خشم جنون آمیزی که منجر به قتل می شود را دریابید. در همه این اتفاقات، انگیزه های اختلاف متعدد و ریشه ای هستند.
اما انتقادی که به فیلم شما وارد بود اینکه انگیزه قتل را در قاتل که یک زن است، نمی بینیم. تحلیل شما چیست؟
از قلم نیاندازید که قتل ناصر ضیا در فیلم یلدا، اتفاقی و ناخواسته است و نه عامدانه و برنامه ریزی شده. به علاوه موضوع اصلی فیلم خود قتل نیست بلکه عواقب آن و نیز مواجهه دو زن درگیر در این قتل است، یکی قاتل خوانده می شود و دیگری ولی دم در حالی که هر دو به شکلی در این اتفاق مقصر ند.
روایت کل فیلم یلدا در قالب یک برنامه تلویزیونی است. اگرچه انتخابی جدید است، اما بپذیرید که ریسک بزرگی کردید، آیا آگاهانه این قالب را انتخاب کردید؟
بله. 3 ورسیون اول فیلمنامه کل داستان را در زمان های مختلف تعریف می کردند تا اینکه تماشای برنامه ای مشابه لذت عفو که پر بیننده ترین شوی تلویزیون مملکت بود و مجری به اصرار درخواست بخشش دریافت از یک ولی دم داشت، برق از سرم پراند! تصمیم گرفتم کل قصه را در زمان واقعی این برنامه تعریف کنم، انتخابی که روایت را بی اندازه فشرده و البته سخت می کرد.
الگویی هم برای پرداخت این سوژه مد نظرتان بود؟ مثلا فیلم شبکه سیدنی لومت یا ترومن شو ساخته پیتر ویر؟
سیدنی لومت، استاد مسلم درام های فضای بسته (chamber drama) است و بیشتر از شبکه، فیلم 12 مرد خشمگین او را دوست دارم. سینماگر بزرگ تر و پیچیده تری که بسیاری از شاهکارهایش در فضای بسته روایت می شود و مرز تئاتر و سینما را با خلاقیت بسیار در هم آمیخته، اینگمار برگمان سوئدی است.
وقتی ساختار فیلم را نگاه می کنیم، می بینیم که ویژگی مهم فیلم یلدا قصه گویی آن است. آیا می توانیم بگوییم قصه گویی برای مخاطب را به وجوه فرمی و هنری فیلم ترجیح می دهید؟
به نظرم این دو مانع یکدیگر نیستند. شخصا فرم ساده، اما اجرای سخت و به ظاهر سهل و ممتنع داستان در فضای بسته و زمان واقعی را درست هم اندازه مفاهیم مطرح در فیلم، مهم می دانم.
این مفاهیم کدامند؟
مفهوم اصلی یلدا در کنار بخشش، سازو کار اجرای انقیاد و تفاوت میان دیدن یا دیده شدن در رسانه است و این مفهوم در قالب قصه ای به ظاهر کلیشه ای روایت می شود.
در انتهای روایت فیلم یا همان پرده سوم، تعلیق و فرایند داستان کمی کند می شود، موافقید؟
با این نظر موافق نیستم. نسخه نهایی و تدوین جدید فیلم را ببینید. با نسخه ناتمام و غیرن هایی نمایش داده شده در جشنواره فجر متفاوت است.
تمایلی به اکران فیلم در سرگروه های اصلی سینمایی نداشتید؟ و نکته مهم تر اینکه چرا گروه سینمایی هنر و تجربه را برای نمایش انتخاب کردید؟
امیدوارم که مخاطب واقعی یلدا در گروه هنر و تجربه باشد. مخاطبی که صرفا برای سرگرمی به سینما نمی رود و در این بلبشوی غریب و سرگیجه آور بیماری و مسائل معیشتی از به کارگیری عضوی شریف به نام مغز غافل نمی شود.
منبع: فرادید